درباره نحوه برخورد رضاشاه با مقامات مملکتی ابوالحسن ابتهاج در کتاب خاطرات خود می نویسد: «امیرخسروی (رئیس بانک ملی) روزهای جمعه شرفیاب می شد و گزارشهای مربوطه را به طور کلی به عرض شاه می رساند و از رضاشاه دستور می گرفت. وقتی بعدها من معاون امیر خسروی شدم، روزهای شنبه می آمد . . .
جنگ سرد زمانی آنچنان فضایی را در عرصه جهانی ایجاد کرده بود که دو ابرقدرت قرن هر که را که با آنان نبود را به مثابه دشمن حساب می کردند و از این رو بودند شخصیت ها و یا دولتهایی که ممکن بود بدون ایجاد هیچ گونه تنش و درگیری در جبهه دشمن باشند؛ این امر به طور خاص تا مرگ استالین امری رایج بود . . .
با تثبیت امام خمینی به عنوان رهبر همه جریان های سیاسی در مبارزه با حکومت پهلوی، ساواک تلاش می کرد تا هر گونه رابطه با میان مخالفان و به طور خاص روحانیون با امام در خارج از کشور را محدود نماید؛ این امر درباره آیت الله سیدعلی خامنه ای که بارها توسط ساواک دستگیر شده بود نیز صادق بود . . .
در دوره پهلوی فقر در جامعه ایران بیداد می کرد. شکاف میان دارا و ندار زیاد بود. طبقه دارای ایران محدود بودند و از این رو فساد در دستگاه حکومت نیز به فراخور مشاهده می شد و از آن جمله رشوه و رشوه گیری . . .
در زمانه اصلاحات ارضی، حکومت مقابله با مالکین را بسیار محکم و سخت دنبال می کرد. آنان به دنبال این بودند تا قدرت سیاسی مالکین را به نفع دولت مصادره کنند و به نظر می رسید در این اقدام کمی عجولانه عمل می کردند. این مسئله به خوبی از روایت فرمانفرماییان مشخص بود . . .
محمدرضا پهلوی در طول سلطنت خود بسیار در تلاش بود تا نیا و پشتوانه خود را به شاهان هخامنشی بازگرداند. او به شیوه های مختلف تلاش می کرد تا نشان دهد که میان خود و ایران باستان نوعی پیوست و رابطه ایجاد کند. قطعا جشن های 2500 ساله و مراسمی این چنینی از جمله مصادیقی بود که بوسیله آنها تلاش می شد تا این رابطه احیا شود . . .
از میان همسران محمدرضا او بیش از هر کس به ثریا علاقه داشت و هر گاه یاد او می افتاد متاثر می شد. اسدالله علم در این رابطه در یادداشت روز پانزدهم اردیبهشت سال 1352 می نویسد . . .
شاه زمانی برای مردم خود خط و نشان می کشید. مثلا آنانی را که عضو حزب رستاخیز نمی شدند تهدید به ترک کشور می کرد. اما همو زمانی که شعله های انقلاب اسلامی زبانه کشید، به سرعت از کشور فرار کرد. او رفت و مردم ماندند. جالب اینکه شاه در بحبوحه انقلاب در تمام این مدتی که تظاهر می کرد که نمی داند از کشور خواهد رفت و یا خواهد ماند، تنها تظاهر می کرد . . .
زمانی که سخن از رشوه گرفتن رجال و دولتمردان ایرانی به میان می آید، ناخواسته به یاد قراردادهایی چون رویتر و یا قرارداد 1919 می افتیم. در صورتی در کشور ما در دوره بعد نیز این روال ادامه یافت و من جمله ساعد مراغه ای برای شناسایی اسرائیل رشوه دریافت کرد . . .
درباره راه آهن سراسری شمال به جنوب ایران تا کنون دیدگاه های متنوع موافق و مخالفی طرح شده است. عباس اقبال آشتیانی به عنوان یکی از مخالفین با نگاهی کارشناسی به این موضوع می گوید . . .
ثریا، همسر دوم شاه عمدتا بیمار بود. آنقدر که به تدریج صدای مادر و خواهران شاه در آمد. جالب اینکه در اطراف بیماری ثریا شایعات زیادی نیز ایجاد شد. شایعاتی که بر مبنای آن می شد اختلافات درونی دربار را دریافت. شایعاتی که گاهی عمق اختلاف درون خاندان سلطنت را نشان می دهد . . .
عین السلطنه در کتاب روزنامه خاطراتش در ذیل عنوان «ششصد زن پادشاه سیام» می نویسد: صبح قدری کتاب خواندم. بعد با سلیمان میرزا باغ حضرت والا رفتم . . . بیچاره سیمیها که گرفتار فرانسه ها شده اند و نزدیک است ولایت سیام را بگیرد، مثل «تون کن» و سایر جزایر آنجا. انگلیسیها خیلی اوقاتشان از این مسئله تلخ شد و نتوانستند کاری کرد . . .
حکومت پهلوی حکومت شبه مدرنیسم بود. اگرچه به مدرن بودن تظاهر می کرد ولی جز ظواهر مدرن چیزی نمی دید. این حکومت بسیار به دنبال آن بود که در میان حکومت ها و دولت های دیگر خود را نشان دهد و از همین روی به برگزاری جشن ها و مراسمات پرهزینه گرایش یافت . . .
اسدالله علم یار و همراه همیشگی محمدرضا شاه در بخشی از خاطرات روزانه خود در تاریخ 25 فروردین 1352 درباره رسوایی واترگیت که به تلاش جمهوریخواهان برای جاسوسی از دموکراتها اختصاص دارد می نویسد . . .
قیام سی تیر را باید از یکسو نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران به شمار آورد چرا که در این مقطع تقابل علنی مردم با دیکتاتوری پهلوی به شکلی علنی و برای اولین بار خود را نشان داد. اقدامی که در ادامه به رغم کودتای 28 مرداد و شکست نهضت ملی در نهایت به انقلاب اسلامی ایران ختم شد. کیانوری درباره تعداد کشته شده های حزب توده در این قیام می گوید . . .
رضاشاه هرگز نتوانست مشروعیت لازم را برای دستگاه حکومت پهلوی بدست آورد. چرا که او نه به شکلی مردمی، بلکه با یک کودتا توانست قدرت را در ایران قبضه کند. جدا از اینکه این کودتا نیز انگلیسی بود. از این رو حتی ارتش رضاشاه نیز آنگونه که باید و شاید به او وفادار نبودند. بخصوص اینکه بخش عمده ای از این ارتش نیز سربازان وظیفه بودند. خاطرات کوثری به خوبی بیانگر ...
از زمان عباس میرزا و هنگامی که ایرانیان به این درک رسیدند که در مقایسه با غرب عقب مانده اند، برای آموزش در زمینه های مختلف اقدام به فرستادن دانشجو به غرب کردند. این مسئله به تدریج بسیار گسترش یافت و در زمینه های مختلف دانشجویانی به کشورهای فرنگی اعزام می شدند. نکته اینکه مدرس از منتقدین و مخالفین این رویکرد بود . . .
در قانون اساسی مشروطه مجلس، رکن رکین بود. این نهاد از اهمیت خاص و ویژهای برخوردار بوده و در واقع به واسطه اختیارات مهم و فوق العادهای که دارا بود، مهمترین مرکز تصمیم گیری محسوب میشد. دلیل این مسئله نیز مشخص بود. قانون گذاران در پی آن بودند تا از استبداد لجام گسیخته جلوگیری کنند. اما با قدرت گیری رضاشاه همه این تلاشها به یک بار به ورطه نابودی کشیده ...
تحزب در ایران هیچ گاه به معنای واقعی اش وجود نداشته است. حتی گروه هایی که مانند ملی گرایان که ادعاهای گزافی درباره جامعه مدنی و تشکیلات گروهی برای حرکت در راستای دموکراسی داشته اند نیز به واقع در این زمینه کار چندانی از پیش نمی بردند. مصدق که زمانی می توانست جبهه ملی را بپروراند و به جای تصمیم گیری های شخصی به این گروه نقش بیشتری بسپارد نیز در این ...